معنی کنیه عزراییل
حل جدول
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
کنیه. [ک ُ / ک ِ ی َ / ی ِ] (ع اِ) کنیت. کنیه. و رجوع به کنیت و ماده ٔ بعد شود.
فرهنگ عمید
مترادف و متضاد زبان فارسی
تخلص، عنوان، لقب، نام
فرهنگ فارسی هوشیار
اسمی است غیر از اسم اصلی شخص که در اول آن لفظ اب یا ابن یا بنت می آید مانند ابوالقاسم یا ابوالفضل، ام کلثوم
فارسی به آلمانی
Titel (m), Überschrift (f)
معادل ابجد
413